سولتيكف:
زبان فارسي شيرين ترين زبان دنياست
كلماتي مانند عسل از دهان آنها بيرون مي آيد، زيرا زبان فارسي، شيرين ترين زبان دنياست. (1) و (2)
سولتيكف، الكسيس (Soltykoff) نقاش روسي
(1859-1806)
سولتيكف در سالهاي آغازين سلطنت محمدشاه قاجار در 1839-1838 در ايران بوده است و يادداشت هاي سفر خود را با نقاشي هايي دربارۀ ايران آن دوره در آميخته است.
--
مطالب مرتبط:
ايراني از نگاه انيراني - فهرست مطالب
سولتيكف: زبان فارسي شيرين ترين زبان دنياست
لايارد: ايرانيان سياحت را دليل كافي اي براي سفر نمي دانند
شيل: ايرانيان به فقر و نداري تظاهر مي كنند
--
پي نوشت:
1. زبان فارسي با نخ و سوزني نامرئي، تكه هاي پراكندۀ ملت ايران را به هم دوخته و ملتي پاره پاره را كه از زير يوغ چنگيز و تيمورلنگ جان به در برده، دگر بار وحدت بخشيده است.
در پهنۀ تاريخ بشر، ملت ايران تنها ملتي است كه به ياري فرهنگش توانسته است خود را از اضمحلال قطعي نجات دهد. اگر هخامنشيان از مقدونيه فراتر نرفتند، شعر فارسي تا مرزهاي اتريش و ايتاليا رفت.
در يوگسلاوي صدها شاعر فارسي زبان به زبان فردوسي و به زبان من و شما شعر سروده اند. تا سرحدات شرقي هندوستان، شعر فارسي دل هاي مردم را تسخير كرد. [وامقي، ايرج. ايران در آستانۀ ورود تيمور به تاريخ. اطلاعات سياسي اقتصادي. شمارۀ پي در پي 120-119 ، امرداد و شهريور 1376. ص54]
بنا به گفتۀ ابن بطوطه، آوازه خوان چيني در درياي زرد شعر فارسي را مي خواند:
تا دل به مهرت داده ام، در بحر غم افتاده ام چون در نماز استاده ام، گويي به محراب اندري
صورتگر نقاش چين، رو صورت يارم ببين يا صورتي بر كش چنين، يا ترك كن صورتگري
2. سولتيكف، الكسيس. مسافرت به ايران – صبا، محسن. بنگاه ترجمه و نشر كتاب ايران. تهران 1336.
مطالب مرتبط |
|
|
|
نظرات
گل نيست ماه نيست دل ماست پارسی / غوغای که ترنم درياست پارسی
از آفتاب معجزه بر دوش می کشد / رو بر مراد و روی به فرداست پارسی
از شام تا به کاشعر از سند تا خجند / آيينه دار عالم بالاست پارسی
تاريخ را وثيقه سبز شکوه را / خون من و کلام مطلاست پارسی
روح بزرگ و طبل خراسانيان پاک / چتر شرف چراغ مسيحاست پارسی
تصوير را مغازله را و ترانه را / جغرافيای معنوی ماست پارسی
سرسخت در حماسه و هموار در سرود / پيدا بود از اين که چه زيباست پارسی
بانگ سپيده عرصه بيدار باش مرد / پيغمبر هنر سخن راست پارسی
دنيا بگو مباش بزرگی بگو برو / ما را فضيلتی که ما راست پارسی
در سی سال اخیر چه گلی به سر زبان پارسی زده ایم ؟ ...... چه کرده ایم تا زبان پارسی را ارتقا و اعتلا بخشیم ؟ ...... فعالیت فرهنگستان زبان پارسی در این سالها ارزیابی شده ؟ ..... تیراژ کتاب در چه وضعی است ؟ ..... کیفیت کتابهای منتشر شده چگونه بوده ؟ ....... در پیشبرد کمّی و کییفی زبان پارسی چه اقدام مؤثری انجام داده ایم ؟ و دهها پرسش دیگر ..… با حلوا حلوا گفتن دهن شيرين نميشه ......
آهنگین بودن زبان فارسی آنرا شیرین کرده است.محمود خوشنام،پژوهشگر موسیقی نوشته است:"خانلری زیبایی شعر ایران را ناشی از ظرافتهای موزیکال آن میدانست.زبان آهنگین شعر فارسی است که همه را بدون آنکه شعرها را بفهمند مجذوب آن میسازد.خانلری در این مورد خاطره جالبی در حافظه داشت.در پاریس خطابهای نوشته درباره حافظ و در این خطابه یکی از غزلیات او را برای دانشگاهیان خوانده است.غزل که تمام میشود یکی از استادان کنسرواتوار پاریس از او میپرسد این چه ترانهای بود که زمزمه میکردید ؟ و وقتی جواب میشنود که این ترانه نیست،شعر حافظ است،با شگفتی میگوید،مگر میشود شعری تا این حد آهنگین باشد." با تشکر و سپاس
بقیه نامه در کامنت بعدی....