دستبوسی اردشير زاهدي به سبک و سیاق شواليههاي لويي چهاردهم
كمپفر:
در ايران درباريان تنها به مقام و موقعيت خود مي انديشند
ميزان تحولاتي كه در اثر تغيير سلطنت در دربار ايجاد مي شود از حد تصور هر كس خارج است، چون هنوز طرز فكر شاه جديد بر هيچ كس روشن نيست. پس هر كس، آن هم بدون دليل، بر احوال خود بيمناك است زيرا فناي هر يك از درباريان كه از عطوفت و محبت شاه بي نصيب باشد حتمي است. اين ملاحظات و تأملات، بسياري از بزرگان كشور را غرق در وحشت ساخته و آنها به سائقة ترس و اميد، شتاب دارند كه نظر لطف شاه را به خود جلب كنند.
بدين طريق است كه محيط دربار همواره در جوش و خروش و هيجان است. هر كس مي كوشد كه گليم خود را از آب بيرون بكشد. بزرگان سرگرم بند و بست و بگير و بده هستند و در اين ميان هيچ كس پرواي مملكت را ندارد.
احدي در بين جمع بي شمار اين برگزيدگان و معتمدان شاه نيست كه به تبعيت از نداي وجدان و از شور و وطن پرستي مشكلات كار مملكت داري را به شاه بي تجربه بنماياند و يا به او نصيحت كند كه به صلاح و صرفۀ مردم، يا بازوان توانا سكان ادارۀ امور را بگرداند.
تمام درباريان هر چند كه ممكن است تك تك دشمن يكديگر باشند، در يك نكته با هم اتفاق نظر دارند و آن اين است كه سر شاه را بدون وقفه با انواع و اقسام قصه هاي شيرين و نقل عياري ها و حكايتها گرم كنند.
دستبوسي و تعظيم بنده وار
مديران شوراي مملكتي به وي اطمينان كامل مي دهند كه اوضاع روبراه، و در اطراف و اكناف مملكت امنيت برقرار است.
ستاره شناسان مي گويند كه ستارۀ سعد پادشاه بر آسمانها طالع است.
پزشكان قوه و قدرت و مزاياي بدني وي را مي ستايند و او را به تفريح مداوم تحريك و ترغيب مي كنند.
حرمسرا نيز در اين مسابقه كه براي جلب توجه شاه انجام مي گيرد از ديگران واپس نمي ماند و البته با راه و رسم زنان حيله گر و به عبارت ديگر با برانگيختن شهوات شاه به مقصود خود مي رسد.*
مطالب مرتبط:
ايراني از نگاه انيراني - فهرست مطالب
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، كمپفر2 ... ايرانيان براي رهبران خود تقدسي فطري قائلند
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، كمپفر3 ... ايرانيان رهبر خود را از معاصي مبرا مي دانند
--
پي نوشت:
* كمپفر، انگلبرت. سفرنامۀ كمپفر به ايران. انتشارات خوارزمي. چاپ دوم ۱۳۶۰. ص۳۱.
مطالب مرتبط |
|
|
|
نظرات
نکوهش کنان دوستدار تواند
چنان دان آنرا بکس نکو خواه تست
که گوید فلان خار در راه تست
سعدی
... شاهنشاه خندیدند و فرمودند : «... دیده ای که وقتی من به اردشیر(زاهدی) دست می دهم جلوی من زانو می زند.» عرض کردم این هم کار بسیار بدی است. در پاریس که این کار را کرد، یک خبرنگار فرانسوی به من گفت: مگر شاه شما رفرمیست و دموکرات نیست، چه طور اجازه می دهد یک نفر وزیر به این صورت جلوی او زانو بزمین بزند؟ شاهنشاه از این عرض من خوششان نیامد. فرمودند، «باید می گفتی این یک ترادیسیون ملی است». یاللعجب که تملق، بزرگترین و باهوشترین و بزرگوارترین مردان را هم گمراهی می دهد!...