نقاشی دیدار شاه عباس اول (۱۶۲۹-۱۵۷۱) و سفیر هندوستان در قزوین، سال ۱۶۱۸ (موزه بریتانیا)
كمپفر:
ايرانيان براي رهبران خود تقدسي فطري قائلند
شاه صفوي قدرتي از نوع ديگر هم دارد كه خاص خود اوست، يعني نوعي تقدس آميخته به احترام، نه از آن گونه كه ما در مغرب زمين، براي شاهان قائليم، بلكه تقدسي كه فطري است و از تولد شاه همراه او است.
اين تصور چنان در مردم رسوخ يافته كه بسياري از بيماران شفاي خود را بيشتر در آب لگنِ دستشوييِ شاه مي جوبند تا در داروي دواخانه. (۱) و (۲)
مطالب مرتبط:
ايراني از نگاه انيراني - فهرست مطالب
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، كمپفر2 ... ايرانيان براي رهبران خود تقدسي فطري قائلند
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، كمپفر3 ... ايرانيان رهبر خود را از معاصي مبرا مي دانند
--
پي نوشت:
۱. از دورۀ قاجاريه، صفحۀ گرامافوني موجود است كه روي آن نوشته شده: [فرمايشات بندگان مستطاب اعليحضرت قدر اقدس شاهنشاهي مظفرالدين شاه خلدالله، ملكه و سلطنته مي باشد كه مورخۀ شانزدهم ژانويۀ ۱۹۰۶ در گرامافون به ظهور پيوست.]
در اين صفحۀ گرامافون مظفرالدين شاه به اتابك اعظم اين طور مي گويد: «اين خدماتي كه به من مي كنيد و به مملكت ايران مي كنيد، البته خداوند او را بي عوض نخواهد گذاشت و انشاءالله عوضِ او را، هم خدا و هم سايۀ خدا كه خودِ ما باشيم به شما خواهيم داد.»
انقلاب مشروطه در اوايل قرن بيستم اين طرز تفكر را زير سؤال برد. پس از پيروزي انقلاب مشروطه، همۀ مفاهيم كلاسيك ما (نصايح الملوك، سياست نامه و اندرزنامه) يكسره فرو ريخت. برپايۀ اين نظام فكري و سياسي جديد، نه حقوق سلطنت پايه اي داشت، نه پادشاه شبان بود، نه مردم حكم گلۀ گوسفند را داشتند كه سرنوشت خويش را به شهريار سپرده باشند، نه پادشاه مي توانست ادعاي موهوم حقوق والدين بر فرزندان را بنمايد و نه فرمانبرداريِ بي چون و چراي مردم نسبت به پادشاه قابل قبول بود. [آدميت، فريدون. ايدئولوژي نهضت مشروطيت، جلد دوم: مجلس اول و بحران آزادي. انتشارات روشنگران. تهران ۱۳۷۰. ص۳۳ و ۳۴.]
۲. كمپفر، انگلبرت. سفرنامۀ كمپفر به ايران. انتشارات خوارزمي. چاپ دوم ۱۳۶۰. ص۱۴و۱۵.
مطالب مرتبط |
|
|
|
نظرات