شاردن:
ايرانيان محيل ترين، مزورترين و متملق ترين اقوام جهانند
ايرانيان محيل ترين، مزورترين، فريبكارترين و متملق ترين اقوام جهانند و براي رسيدن به مقاصدخويش نزد صاحبان مناصب چندان خود را پست و خوار و كوچك مي شمارند كه در وصف نمي گنجد. مثلاً با صورتي حق به جانب به بزرگان اظهار مي كنند آنچه بر زبانشان مي گذرد و معروض مي دارند همان است كه در دل ايشان است و براي باورندان گفتۀ خود، دهها سوگند دروغ مي خورند، ولي همين كه به مراد رسيدند و خرشان از پل گذشت به عيان اظهار مي دارند كه اين همه فروتني را فقط به خاطر رسيدن به مقصود به جا آورده اند. *
مطالب مرتبط:
ايراني از نگاه انيراني - فهرست مطالب
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، شاردن1 ... ايرانيان با ادب و نزاكت سخن مي گويند
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، شاردن2 ... ايرانيان با سخن خود كسي را نمي رنجانند
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، شاردن3 ... ايرانيان اهل ادب، تعارف و تمجيد اند
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، شاردن7 ... ايرانيان نگاه فلسفي به زندگي دارند
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، شاردن8 ... آسمان ايران آرامش دهنده است
گفتار 4 ايراني از نگاه انيراني - دورۀ صفويه، شاردن9 ... ايران كشوري كم جمعيت است
--
پي نوشت:
* شاردن،ژان. سفرنامۀ شواليه شاردن. يغمايي، اقبال. انتشارات توس. چاپ اول 1372. ج2. ص765.
مطالب مرتبط |
|
|
|
نظرات
شاردن مواردی از تزویر و فریبکاری هم میهنان ما را دیده و این نظر را داده،اما زمان و فی الواقع "تاریخ" نشان داد که نظر او درباره ایرانیان درست نبوده و این خود ملل استعمارگر اروپایی هستند که سزاوار این صفاتند.شاردن هم اگر زنده بود و فجایعی که استعمارگران انگلیسی،روسی،بل ژیکی،هلندی،فران سوی،پرتغالی،اسپ انیایی،آلمانی،ا یتالیایی در دنیا مرتکب شدند می دید نظرش را تصحیح میکرد و شاید او هم به این نتیجه میرسید که"اروپاییها بالاخص انگلیسیها محيل ترين، مزورترين، فريبكارترين اقوام جهانند."
نظر شاردن مربوط به دوره ی رو به زوال صفویان است و ایران دیگر آن امپراتوری نبوده که به دست توانای شاه عباس اول و نه حتی شاه تهماسب و شاه اسماعیل ساخته و پرداخته شد . جانشینان شاه عباس اول همگی دست پرورده ی خواجگان حرم بودند و مردم هم تابع حکمرانان بی لیاقت خود .
تزویر و دروغ و فریبکاری ایرانیان که شاردن به آن اشاره کرد چندی بعد در زمان شاه سلطان حسین به اوج خود رسید . همین دروغ و تزویرها بود که مقدمه ی سقوط و فروپاشی صفویان را فراهم آورد و در کوتاه مدت و دراز مدت لطمات شدیدی به ایران زد .
با تشکر از تمام تلاشهایتان
شاردن ایران را بسیار دوست داشته ولی این امر مانع نمیشده که نقایص را نبیند . مقایسه سه ملت از نگاه شاردن می تواند یاری دهنده باشد .
کرویس در کتاب خود نوشته است با آنکه شاردن سه بار از ترکیه گذشته و پنج سال در هند به سر برده بسیار کم از آنها سخن گفته است زیرا برق تماسی که با ایران پیدا کرد در امپراتوریهای باب عالی و مغول کبیر در وی پدید نیامد... "... شاردن احساس کلی خود را از اقامت در ایران ، هند و ترکیه چنین خلاصه کرد : "ایرانیان خوش فکر و باهوش، پر شور و با پشتکار، نکته سنج و ریزه کار، با قضاوت و محتاط هستند.در قساوت خشن ترکها و جهل و بی اطلاعی فاحش هندیان که کشورشان میان آنان قرار گرفته، به هیچ روی شریک نیستند.آداب و اخلاق ملایم و متمدنانه دارند و فکرشان توانا و برخوردار از روشنی است." ( شاردن و ایران/ دیرک وان در کرویس ؛ ترجمه حمزه اخوان تقوی – تهران : نشر و پژوهش فرزان روز ، 1380. ص123)
صد البته شاردن هم قدیس نبوده! او تعریف کرده که چطور الماسهای وامانده اش را به جای الماس های تازه از اروپا رسیده آب کرده! آنهم به چه کسانی؟ درباریانی که او را طرف اعتماد خود میدانسته اند!
شاردن ایرانیان را محيل ترين، مزورترين، فريبكارترين و متملق ترين اقوام جهان خوانده اما متن زیر را بخوانید و ببینید کدامشان محیل تر و فریبکارتر بوده اند؟ شاردن یا درباریان ایران؟
«... ناظر منتظر بود مانند سال 1673 جواهر فراوان و بسیار گرانبها ببینند. اما آنچه من آورده بودم...چیزهایی بود که نه در ایران و نه در هندوستان به فروش نرسیده بود و چنان ریخت آنها را تغییر داده و از آنها جواهر دیگری به سبک و اسلوب مملکت ساخته بودم که ارباب بزرگ و همۀ دربار فریب خوردند.هیچکس این سنگها و گوهرها را نشناخت و من آنها را به عنوان رسیده های تازه از فرانسه معرفی کردم.» ( شاردن و ایران/ ص389)
از یک وجه دیگر هم می توان به سراغ شاردن رفت و آن نحوه اظهارنظر کردن اوست! شاردن برای اقوام دیگر هم حکمهای اینچنینی داده! برای نمونه شاردن درباره انگلیسیها گفته: «انگلیسیان بیش از آن همدیگر را می شناسند که یکی به دیگری اعتماد کند. در حقیقت با آن نیرنگها و ظاهرسازیها و تقلبها که در تمشیت امور عامه به کار می برند، در هیچ کشوری از جهان مانند و قیاس ندارند ...» ( شاردن و ایران/ ص399)
با تشکر و سپاس