اگر می نویسید، خواه برای خود، خواه برای دیگران؛ برای چه می نویسید؟
پاسخ های دریافتی را در بخش " ادامه مطلب" می توانید ملاحظه نمایید. این پاسخها بر اساس ترتیب زمانی دریافت شان آورده خواهد شد.
1. می نویسم تا یادم باشد و فراموش نکنم. می نویسم تا به یادم باشند و فراموشم نکنند.
2. می نویسم تا بفهمم چی توی سرم می گذره تا بتونم تحلیلش کنم.
3. می نویسم تا رذالت آدمها را از یاد ببرم، با این که می دانم رذالت آدمها با نوشتن پاک شدنی نیست.
4. می نویسم تا بدانم چرا می نویسم. (آلن رب گری)
5. می نویسم تا خاطراتم را مرور کنم.
6. می نویسم تا برای چند سال بذارمش کنار. بعد از چند سال میرم سراغشون و میخونمشون. اشتباهتمو میبنیم و فکرای الکیمو! فکرای درخشانمو میبینم و بهشون می بالم. برای من نوشتن یه جور ترشی انداختنه. باید زمان بگذره تا جا بیفته.
7. می نویسم تا دنیا را تغییر دهم.
8. می نویسم تا سبک شوم و آرام گیرم.
9. می نویسم تا یادم نرود.
10. می نویسم چون احساس هیجان انگیزی در آن هست و لذتبخش است.
11. من می نویسم برای دل خودم ! نه میخوام دنیا را تغییر بدم، نه میخام کسی رو تغییر بدم، میخام با خودم دردل کنم! همین و بس ! من می نویسم تا با خودم حرف بزنم نه حتی برای این که دردهام دوا بشه !
12. من با قلم خود خطوطی را سیاه می کنم؛ چه جهنمی! آیا محکوم به این سیاه مشق هستم؟ باری، دوات را با غرور کنارم می گذارم و سطوری را بی حساب و کتاب سیاه می کنم. کارم خوب پیش می رود و کلمات، زیبا جاری می شوند. من در این سیاه مشق چه موفقیتی دارم! البته، شاید خط من ناخوانا نباشد. اما مهم نیست، مگر کسی هم این سیاه مشق را می خواند؟ (حکمت شادان - نیچه)
13. نوشتن لحظه خودش را دارد لحظه نوشتن را به هیچ چیز دیگری نمی شود فروخت باید گذاشت که ذهن هر لحظه که خواست جاری شود و با او ما دوباره متولد شویم.
14. نوشتن زندگی را تغییر میدهد. آگاهی را عمیق میکند و انسان را به تفکر وا میدارد. کتابهای خوبی که خواندهام بی شک زندگیام را بهتر کرده است. اما با وجود لذت فوق العادهای که مطالعه به دست میدهد، باعث نمیشود که انسان احساس خوشبختی کند. بلکه به نظر من حتی به غم و شکنندگی انسان اضافه میکند، چون حساسیت او را زیاد میکند. (ماریو بارگاس یوسا)
15. می نویسم تا دنیا را بهتر کنم و آسمان را آبی تر!
16. از طریق نوشتن تسلی خاطر پیدا میکنم،اما حقیقتاً نمیدانم دقیقاً برای چه و به چه انگیزه ای مینویسم!
17. می نویسم تا خودآگاهیم را بیشتر کنم.
18. نوشتن، جشن و نيايش من است. (Diana Ackerman)
19. مینویسم تا بغضمو قورت بدم و گریه نکنم.
20. هم براي دل خودم، هم برای تمرین خردورزی.
21. براي منظم كردن افكارم.
22. نوشتن، انتقام گرفتن از حیاتی است که نتوانستی آن را زندگی کنی. (اورهان پاموک)
23. پر اولو اینکویست آخرین کتابش را با نام «کتاب حکایات» در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد و دیگر چیزی از او منتشر نشد: «سنی میرسد که آن چیزی که ما مخفیاش کردهایم، میخواهد بیان شود؛ آن چیزی که قول داده بودیم نگوییم، برعکس میخواهد رها شود. سنی که در حوالی مرگ، گذشتگانمان به ما نزدیک میشوند، دوستان قدیمی از نسل خودتان، یکییکی از رودخانه میگذرند و مانند یک گروه کُر از شما میخواهند "زندگی را برای ما تعریف کن! اصل زندگی را".»
24.
25.
26.
27.
28.
29.
30.
--
مطالب مرتبط:
پرسش فروردین: "پدر و پسر" در وهله نخست چه نکته ای را برای شما تداعی می کند؟
پرسش اردیبهشت: این جمله را چگونه کامل می کنید: می خوانم که ....
پرسش خرداد: همه راهها به کجا ختم می شود؟
پرسش تیر: دکارت گفت: «میاندیشم، پس هستم»، نظر شما در این باره چیست؟
پرسش امرداد: «بودن یا نبودن؟ مسئله این است!»، نظر شما در این باره چیست؟
پرسش آبان : بزرگترین درسی که تاکنون در زندگی آموخته اید چه بوده است؟
پرسش آذر : برجسته ترین بانوی ایرانی در پهنۀ تاریخ کیست؟
پرسش دی : دماوند ایران (بزرگترین شخصیت تاریخ ایران) کیست؟
پرسش بهمن : اثرگذارترین کتابی که تا به حال خوانده اید چه بوده است؟
پرسش اسفند : دلیل عقب ماندگی ایران چیست؟
مطالب مرتبط |
|
|
|
نظرات
مینویسم تا برای چند سال بذارمش کنار!!!!
گزارش تصویری از اختتامیه ی مسابقات جام آبیدر کردستان در وبلاگ هگمتان شطرنج قابل مشاهده می باشد لطفا اطلاع رسانی فرمایید.
من می نویسم برای دل خودم !
از سووال خوبتون ممنون ! خوب بلدین تلنگر بزنین توی سر آدمها !
من با قلم خود خطوطی را سیاه میکنم؛چه جهنمی!
آیا محکوم به این سیاه مشق هستم؟
باری،دوات را با غرور کنارم میگذارم
وسطوری را بی حساب و کتاب سیاه میکنم.
کارم خوب پیش میرود،و کلمات،زیبا جاری میشوند.
من در این سیاه مشق چه موفقیتی دارم!
البته،شاید خط من ناخوانا نباشد.
اما مهم نیست،مگر کسی هم این سیاه مشق را می خواند؟
(حکمت شادان - نیچه)
ماریو بارگاس یوسا
انتقام گرفتن از حیاتی است که نتوانستی آن را زندگی کنی
- اورهان پاموک